در آرزوی کربلا...
دوشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۲۷ ق.ظ
اربعین، کرببلا، حسرت دیدن تا کی؟
انتظار وصل شش گوشه کشیدن تا کی؟
تلخی هجر و وصال تو چشیدن تا کی؟
خواستن ها و به آنجا نرسیدن تا کی؟
شده ام خسته از این راه نرفتن هایم
بین عشاق و پیاده ها نبودن هایم
چند روزی است همه رفتن و من تنهایم
چه کنم راه دهی ام به حرم آقایم؟
هر محرم دل من شوق رسیدن دارد
سیل اشک است که از چشم ترم می بارد
می شود رحمت حق فاصله را بردارد؟
عاشق خسته در این راه قدم بگذارد؟
درد می کشم از دوری و درمان حرمت
العطش گویم و جاریست زلال کرمت
کاش ارباب بخواند من و گردد قسمت
خواندن اذن دخول از من و از او رخصت
۹۴/۰۹/۱۶